انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
شبیه سازی نوسانگر لیزر الکترون آزاد با پیش دسته بندی در محدودة تراهرتز
187
193
FA
فاطمه
بازوبند
1. گروه فیزیک، دانشکدة علوم، دانشگاه فسا، فسا
fbazooband@gmail.com
احسان
میر
2. گروه فوتونیک، دانشکدة علوم و فناوریهای نوین، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان
emmortazavi14@gmail.com
10.47176/ijpr.20.2.25731
یکی از اهداف بلند مدت در توسعة لیزر الکترون آزاد (FEL) با بهرة بالا، کاهش ولتاژ مورد نیاز باریکۀ الکترونی برای ایجاد یک برهمکنش قوی در دستگاه در یک بسامد معین است. لیزرهای الکترون آزاد نوسانگر (FELO) نقشی اساسی در راستای این هدف ایفا میکنند. در این مقاله شبیهسازی یک بعدی نوسانگر لیزر الکترون آزاد با ویگلر تخت در محدودة پرکاربرد تراهرتز انجام گرفته است. اثر روشهایی چون پیشدستهبندی الکترونهای ورودی بر افزایش بازده یا طول مؤثر لیزر مورد بررسی قرار گرفته است. برای بررسی رفتار دستگاه، مجموعة معادلات دیفرانسیلی غیر خطی جفت شده با استفاده از روش رانگ- کوتای مرتبة چهار به طور عددی حل شده و میانگینگیریهای مربوط به پرتو الکترون با استفاده از روش سیمپسون انجام شدهاند.
لیزر الکترون آزاد نوسانگر,شبیهسازی یکبعدی,ویگلر تخت,پیشدستهبندی,انرژی پرتو
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1607.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1607_f0869105e30dc2282b9c01271425dde5.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
پراکندگی نور همدوس چلانده از متامواد با ضریب شکست منفی و متامواد هذلولوی
195
205
FA
مریم
نصری نصرآبادی
1. گروه فیزیک، دانشکدة علوم پایه، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد
nasrimaryam54@yahoo.com
احسان
عموقربان
0000-0003-4035-0366
گروه فیزیک، دانشکدة علوم پایه، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد
مرکز تحقیقات نانوتکنولوژی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد
amoghorban@gmail.com
علی
مهدیفر
3. گروه فیزیک، دانشکدة فیزیک، دانشگاه اصفهان، اصفهان
4. گروه پژوهشی اپتیک کوانتومی، دانشگاه اصفهان، اصفهان
ali.mahdifar@gmail.com
10.47176/ijpr.20.2.12064
در این مقاله با به کار بردن روابط کوانتومی ورودی– خروجی برای یک تیغة ناهمسانگرد به بررسی چلاندگی کوادراتوری و پارامتر مندل حالت همدوس چلاندة عبوری از یک تیغة متاماده با ضریب شکست منفی و همچنین یک تیغة متامادة هذلولوی میپردازیم. نشان داده خواهد شد که ویژگیهای غیر کلاسیکی حالت مزبور در عبور از یک تیغة متاماده با ضریب شکست منفی به شدت کاهش مییابد، در حالی که تیغة متامادة هذلولوی در ناحیهای که ضریب جذب کوچک دارد تا حدودی ویژگیهای غیرکلاسیکی نور چلاندة فرودی را حفظ میکند.
متامواد هذلولوی,نور چلانده,چلاندگی کوادراتوری,پارامتر مندل
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1608.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1608_997b624756ce76da30db79d43d548466.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
مطالعه نقش جهت گیری فیبرهای کلاژن بر تهاجم سلول های سرطانی
207
214
FA
یونس
عظیم زاده
0000-0001-7363-7916
دانشکدة فیزیک، دانشگاه تهران، تهران
y_azimzade@ut.ac.ir
عباس علی
صابری
دانشکدة فیزیک، دانشگاه تهران، تهران
ab.saberi@ut.ac.ir
10.47176/ijpr.20.2.38241
فیبرهای کلاژن به عنوان بخش مهمی از ماتریس بین سلولی، با توجه به جهتگیری فضایی ممکن است مانع تهاجم سلولهای سرطانی شده و یا آن را تشدید نمایند. مدل های فیزیکی مانند ولگشت توانایی قابل توجهی در بازتولید رفتار حرکتی سلولها دارند. در این مقاله، ما مدلی مبتنی بر ولگشت و حرکت جهتدار برای توصیف حرکت سلولها پیشنهاد کردیم. ما مقدار انتظاری مربع طول مهاجرت را به عنوان عامل تعیین کننده خطر متاستاز در نظر گرفته و نقش جهتگیری فیبرها را بررسی کردیم. یافتههای ما نشان میدهند که جهتگیری فیبرها، همبستگیهای فضایی میان این جهتگیریها و نحوه مهاجرت سلولها بر خطر متاستاز موثر هستند. ما نهایتا رهیافتی کمّی برای بهبود یکی از روشهای شناسایی رفتار تومور ارایه کردهایم.
مهاجرت سلولی,مدل ولگشت,فیبر کلاژن,تهاجم,متاستاز
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1609.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1609_68792f1deb671fc09054a34f74475551.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
ابررسانایی موج p یک بعدی با پارامترهای جنبش و برهمکنش فرمیونی بلند برد
215
223
FA
سعید
انصاری
1. گروه علوم مهندسی و فیزیک، مرکز آموزش عالی فنی و مهندسی بویینزهرا، بویینزهرا
ansari@bzte.ac.ir
روح الله
جعفری
0000-0003-0904-0538
2. دانشکدة فیزیک، دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایة زنجان، زنجان
rohollah.jafari@gmail.com
10.47176/ijpr.20.2.35211
در این مقاله مدل تعمیم یافتة زنجیرۀ کیتائف یک بعدی، یعنی زنجیرۀ ابررسانایی موج p بلند برد را مورد بررسی قرار میدهیم. در مدل بلند برد کیتائف، پارامترهای مربوط به جفتشدگی و تونلزنی فرمیونها در هامیلتونی بلند برد هستند و شدت آنها، مستقل از یکدیگر، با عکس فاصلة بین نقاط شبکه به توان یک نما- با افزایش فاصلۀ بین نقاط شبکه- کاهش مییابد. در این مدل، وجود مدهای لبهای بدون جرم مایورانا و همچنین مدهای لبهای جرمدار دیراک را با روش قطریسازی دقیق و نیز با محاسبات تحلیلی بررسی میکنیم. قطریسازی دقیق حاکی از وجود هر دو نوع مد لبهای بدون جرم و جرمدار در طیف انرژی است. همچنین با محاسبۀ عدد پیچش، که ناوردای توپولوژیکی است، نمودار فاز و گذار فازهای توپولوژیکی این مدل را به دست میآوریم.
ابررسانایی موج p,زنجیرۀ کیتائف,گذار فاز توپولوژیکی,مدهای مایورانا,برهمکنش بلند برد
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1610.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1610_4ca87f823e63b1c507342f8b1f9341fb.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
بررسی خواص مکانیکی و ترابرد الکترونی اکسید بوروفین گرافینگونه تحت کرنشهای کوچک
225
234
FA
منصوره
پشنگ پور
0000-0002-7827-359X
گروه فیزیک، دانشکدة علوم پایه، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر
poor@iiau.ac.ir
10.47176/ijpr.20.2.21004
به تازگی فاز گرافینگونه از اتمهای بور روی زیر لایۀ )111 Al (سنتز شده است، این مادة دو بعدی که بدون زیر لایه ناپایدار است پس از ترکیب با اکسیژن به ساختار پایداری تبدیل میشود. در پژوهش حاضر، خواص مکانیکی و انتقال الکترونی اکسید بوروفین گرافینگونه (g-B<sub>2</sub>O) در چارچوب نظریة تابعی چگالی و تابع گرین غیر تعادلی مطالعه شده است. برای این منظور چگالی حالات کلی و جزئی، ساختار نوارهای انرژی، چگالی بار، ثابتهای کشسانی، مدول یانگ، نسبت پواسون، رسانش کوانتمی و نمودارهای جریان- ولتاژ در کرنشهای کوچک تک محوری و دو محوری محاسبه شدهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که g-B<sub>2</sub>O فلز است و نقاط دیراکی با رابطة پاشندگی در مکانهایی بالاتر و پایینتر از تراز فرمی دارد. علاوه بر این نمودارهای جریان- ولتاژ، رفتار اهمی این ماده را نشان میدهد. نمودارهای جریان- ولتاژ نشان میدهد که کرنش مثبت باعث میشود چگالی جریان در جهت آرمچیر () کاهش و در جهت زیگزاگ () نسبت به حالت بدون کرنش افزایش یابد. کرنشهای مثبت دو محوری و تک محوری در جهت آرمچیر تقریباً با رفتاری مشابه، بیشترین تغییرات را در و ایجاد کردهاند. کرنش منفی نیز در جهت زیگزاگ بیشترین افزایش را سبب شده است. کرنش منفی تک محوری در جهت آرمچیر و دو محوری تقریباً با رفتاری مشابه، بیشترین (کمترین) تغییرات در را ایجاد کرده است. چگالی جریان ناهمسانگرد در راستاهای زیگزاگ و آرمچیر و همچنین قابلیت کنترل این ناهمسانگردی توسط کرنشهای مثبت و منفی، استفاده از این مادة دو بعدی را در ادوات نانوالکترونیکی مناسب میسازد.<br />
اکسید بوروفین گرافینگونه,نظریة تابعی چگالی,چگالی حالات,مدول یانگ,انتقال الکترونی
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1611.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1611_60c1bf4d23a1f0824fe3a68b3edbd602.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
فاز هندسی یک اتم دو ترازی در مجاورت یک تیغهی دیالکتریک جاذب و پاشنده
235
244
FA
سمیه
محمدی عبدهوند
1. گروه فیزیک، دانشکدة علوم پایه، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد
somaye.mah1993@gmail.com
احسان
عموقربان
0000-0003-4035-0366
1. گروه فیزیک، دانشکدة علوم پایه، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد
2. مرکز تحقیقات نانوتکنولوژی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد
amoghorban@gmail.com
علی
مهدیفر
1. گروه فیزیک، دانشکدة فیزیک ، دانشگاه اصفهان، اصفهان
2. گروه پژوهشی اپتیک کوانتومی، دانشگاه اصفهان، اصفهان
ali.mahdifar@gmail.com
10.47176/ijpr.20.2.12065
در این مقاله به مطالعهی فاز هندسی یک اتم دو ترازی در مجاورت یک تیغهی دیالکتریک می پردازیم. بدین منظور، با به کاربردن معادلهی تحول زمانی فون-نویمن، ویژه مقادیر و ویژه بردارهای عملگر چگالی کاهش یافتهی سامانه اتمی را بدست می آوریم. سپس جابجایی لمب و آهنگهای گذار سامانه اتمی را برحسب تانسور گرین الکترومغناطیسی بدست میآوریم. در نهایت با محاسبهی تانسور گرین الکترومغناطیسی سامانه و استفاده از رهیافت سینماتیک، فاز هندسی سامانهی اتمی در مجاورت تیغهی دیالکتریک را بررسی خواهیم کرد. نشان خواهیم داد که میتوان از فاز هندسی به عنوان یک کاوهی حساس به امواج پلاریتون-فونونهای سطحی استفاده نمود.
فاز هندسی,پلاریتون- فونونهای سطحی,تانسور گرین,جابهجایی لمب و آهنگهای گذار
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1612.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1612_71ab3efdffd2f80d53b5f8df7ab88adc.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
ساخت و بررسی کاتد La0.6Sr0.4Fe0.8Mn0.2O3-δ در پیلهای سوختی اکسید جامد دمای میانی
245
257
FA
فاطمه
یداللهی فارسانی
دانشکده فیزیک، دانشگاه صنعتی اصفهان
fatemehy91@gmail.com
مجید
جعفری
دانشکده فیزیک، دانشگاه صنعتی اصفهان
maj.id.jef@gmail.com
الیاس
شهسواری
دانشکده فیزیک، دانشگاه صنعتی اصفهان
elyas.shahsavari@yahoo.com
حمیده
شاکری پور
دانشکده فیزیک، دانشگاه صنعتی اصفهان
hshakeri@cc.iut.ac.ir
هادی
سلامتی
دانشکده فیزیک، دانشگاه صنعتی اصفهان
salamati@cc.iut.ac.ir
10.47176/ijpr.20.2.36111
هدف از این مطالعه بررسی ویژگیهای ترکیب La<sub>0/6</sub>Sr<sub>0/4</sub>Fe<sub>0/8</sub>Mn<sub>0/2</sub>O<sub>3</sub><sub>-δ</sub> (LSFM) به عنوان کاتد پیلهای سوختی اکسید جامد دمای میانی است. مادة LSFM با استفاده از روش سل- ژل تهیه شد. خواص ساختاری، الکتریکی و الکتروشیمیایی آن با پراش اشعة ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM)، اندازهگیری مقاومت ویژه به روش چهار میلهای دمای بالا (HTRM) و طیفسنجی امپدانس الکتروشیمیایی (EIS) بررسی شد. الگوهای XRD نشان داد که LSFM دارای ساختار رومبوهدرال و گروه فضایی R-3c است و ترکیب LSFM دارای پایداری شیمیایی با الکترولیت زیرکونیای پایدار شده با ایتریم (YSZ)، است. رسانندگی ویژة (Conductivity) نمونه با افزایش دما از دمای اتاق، افزایش یافت و بیشترین رسانندگی ویژه در دمای 739 درجة سانتیگراد مشاهده شد و مقدارآن برابر با S.cm<sup>-</sup><sup>1</sup> 64/3 به دست آمد. مقادیر مقاومت ویژة سطحی (ASR) کاتد LSFM برای دماهای 600، 650، 700، 750، 800 درجة سانتیگراد، به ترتیب 69/1، 01/1، 63/0، 52/0 و Ω.cm<sup>2</sup> 45/0 است.<br />
پیل سوختی اکسید جامد,کاتد,رسانندگی ویژة الکتریکی,مقاومت ویژة سطحی
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1613.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1613_c2048c8b45b46d49d2e5c8317fbfa27d.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
خواص الکترونیکی و نوری نانو ساختار نوین دی سولفید ژرمانیوم به روش نظریة تابع چگالی
259
265
FA
حمیدرضا
البرزنیا
1. گروه فیزیک، دانشکدة علوم، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه، کرمانشاه
2. گروه فیزیک، مرکز علوم پایه، دانشگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء (ص)، تهران
alborznia_ham@yahoo.com
سیدتقی
محمدی
0000-0001-8901-9311
2. گروه فیزیک، مرکز علوم پایه، دانشگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء (ص)، تهران
s.t.mohamadi@gmail.com
10.47176/ijpr.20.2.35991
با استفاده از نظریة تابع چگالی بر پایة محاسبات اولیه، در این مقاله نانو ساختار جدید دی سولفید ژرمانیوم (GeS<sub>2</sub>) معرفی میشود. محاسبة انرژی همبستگی نشان میدهد که ساختار پیشنهادی از پایداری ترمودینامیکی خوبی برخوردار است. همچنین محاسبۀ نمودار پاشندگی فونونی به وسیلة نرمافزار کوانتوم اسپرسو، پایداری دینامیکی این ترکیب را تأیید میکند. نتایج محاسبات نشان میدهد که دی سولفید ژرمانیوم، یک نیمرسانا با گاف انرژی غیر مستقیم حدود 9/0 الکترون ولت است که با اعمال تنش و کرنش دو محوره قابل تنظیم است. محاسبات نوری نشان میدهد که نانو ساختار پیشنهادی در ناحیۀ مرئی در برابر تابش فرودی، میزان جذب و بازتاب بسیار کمی را از خود نشان میدهد، این در حالی است که این ماده در ناحیة فرابنفش موج الکترومغناطیسی نهتنها جاذب خوبی است، بلکه بازتابش نسبتاً بالایی هم دارد. این خاصیت مبین آن است که این نانو ساختار میتواند در ساخت ابزارهای نوری و به طور خاص در ساخت حفاظ نور فرابنفش مورد استفاده قرار گیرد.
نظریة تابع چگالی,دی سولفید ژرمانیوم,خواص الکترونیکی,خواص نوری
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1614.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1614_1caa5291561a828747e3ff8b3b178eda.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
تحول خطی سیستم کوانتومی باز
267
272
FA
ایمان
سرگلزهی
0000-0002-4738-9207
گروه فیزیک، دانشگاه نیشابور، نیشابور
گروه پژوهشی نجوم و کیهان شناسی، دانشگاه نیشابور، نیشابور
sargolzahi@gmail.com
10.47176/ijpr.20.2.31025
سامانه کوانتومی S، در حال برهمکنش با محیط E، را در نظر بگیرید. یک موضوع مهم، در نظریة سامانههای باز کوانتومی، این است که آیا میتوان تحول کاهش یافتة سامانه را با یک نگاشت خطی بیان کرد یا خیر. دومینی، شبانی و لیدر، یک چارچوب کلی برای تحول کاهش یافته خطی هرمیتی ارائه کردهاند. همچنین، نشان داده شده است که، در واقع، این چارچوب کلیترین چارچوب ممکن است: تحول کاهش یافته سامانه S خطی است اگر و فقط اگر بتوان آن را در قالب چارچوب دومینی- شبانی- لیدر فرمولبندی کرد. این نتیجه در قالبی نسبتاً مجرد ارائه شده است. در این مقاله، میخواهیم همین نتیجه را به شکلی قابل استفادهتر، در مثالهای فیزیکی، اثبات کنیم.
سامانه کوانتومی باز,نگاشت هرمیتی,نگاشت خطی
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1615.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1615_139bfce0f47c77664bbd1a20cfe4a4c9.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
سنتز و مشخصهیابی نانوالیاف هیبریدی فوتوکاتالیست ZnO/g-C3N4 برای حذف آلایندههای آلی از آب
273
280
FA
آمنه
ناصری
0000-0003-3102-8906
1. دانشکدة فیزیک، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
amenenasseri@gmail.com
مرصع
صمدی
1. دانشکدة فیزیک، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
samadi88@gmail.com
علی
پورجوادی
2. دانشکدة شیمی، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
purjavad@sharif.ir
علیرضا
مشفق
0000-0002-8770-1410
1. دانشکدة فیزیک، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
2. پژوهشکدة علوم و فناوری نانو، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
moshfegh@sharif.edu
10.47176/ijpr.20.2.35092
در این تحقیق، نانوالیاف هیبریدی(ZCN) ZnO/g-C<sub>3</sub>N<sub>4</sub> حاوی غلظتهای مختلفی از نانوصفحات g-C<sub>3</sub>N<sub>4</sub>، با استفاده از روش الکتروریسی سنتز شدند و سپس در دمای 460 درجه سانتیگراد در مدت زمان یک ساعت در کوره پخت شدند. بر اساس مشاهدات تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، قطر متوسط نانوالیاف، 55 نانومتر اندازه گیری شد. با بررسی و تحلیل طیف فروقرمز تبدیل فوریه (FTIR)، حضور ZnO و نانوصفحات g-C<sub>3</sub>N<sub>4</sub> در نانوالیاف تأیید شد. فعالیت فوتوکاتالیستی این نانوالیاف، تحت نور فرابنفش (UV) بررسی شد و مشخص گردید که نانوالیاف 5/0 ZCN حاوی 5/0 درصد وزنی از g-C3N4، بیشترین فعالیت فوتوکاتالیستی را در مقایسه با دیگر فوتوکاتالیست ها از خود به نمایش گذاشته است. بر طبق تحلیل نتایج اپتیکی نمونهها و به ویژه اندازهگیریهای فوتولومینسانس (PL)، این بهبود خواص فوتوکاتالیستی میتواند ناشی از کاهش آهنگ بازترکیب حاملهای بار در این نانوالیاف نسبت به نمونههای خالص ZnO و g-C3N4 باشد.
نانوالیاف هیبریدی ZnO/g-C3N4,الکتروریسی,فعالیت فوتوکاتالیستی,نور فرابنفش
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1616.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1616_8548947cc268a9de355ecde25fbe9d06.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
پارامتر نظمی غیر موضعی برای گذار فاز توپولوژیکی در کد کوانتومی چنبره
281
291
FA
محمد حسین
زارعی
گروه فیزیک، دانشکدة علوم، دانشگاه شیراز، شیراز
mzarei92@shirazu.ac.ir
10.47176/ijpr.20.2.38251
این یک موضوع شناخته شده است که با جایگزین کردن وزن های بولتزمنی مدل آیزینگ کلاسیکی در دامنههای تابع موج حالت پایه کد چنبرهای، گذار فاز کلاسیکی در مدل آیزینگ به یک گذار فاز توپولوژیکی در یک مدل کوانتومی مختل شده از کد چنبره ای نگاشته میشود. از آنجایی که چنین گذار فازهای توپولوژیکی بر خلاف گذار فاز های معمولی توسط یک پارامتر نظم موضعی قابل توصیف نیستند، بررسی این که چه پارامتر نظمی میتواند گذار فاز توپولوژیکی بالا را توصیف کند، چالش مهمی است. در این مقاله، به کمک تکنیکی ساده مبتنی بر نگاشت بین مدل آیزینگ کلاسیکی و حالت پایة کد چنبرهای، پارامتر نظمی غیر موضعی برای گذار فاز توپولوژیکی پیدا خواهیم کرد که به خوبی ماهیت توپولوژیک گذار را آشکار میکند. نشان میدهیم که این پارامتر در واقع یک نوع پارامتر نظم ریسمانی است که در برخی دیگر از مدلها نیز به عنوان مشخصۀ گذار فازهای توپولوژیکی پیشنهاد شده است.
گذار فاز توپولوژیکی,کد کوانتومی چنبره,پارامتر نظم غیر موضعی,مدل آیزینگ
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1617.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1617_fe9316c5b9a72c563be32f9aae56df4e.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
شیمی سیاهچالههای توپولوژیکی گرانش جرمدار در حضور میدان توانی ناوردای ماکسول
293
309
FA
سید حسین
هندی
0000-0002-4444-6579
1. بخش فیزیک، دانشکدة علوم، دانشگاه شیراز، شیراز
2. رصدخانۀ ابوریحان بیرونی، دانشکدة علوم، دانشگاه شیراز، شیراز
hendi@shirazu.ac.ir
علی
دهقانی
1. بخش فیزیک، دانشکدة علوم، دانشگاه شیراز، شیراز
2. رصدخانۀ ابوریحان بیرونی، دانشکدة علوم، دانشگاه شیراز، شیراز
ali.dehghani.phys@gmail.com
10.47176/ijpr.20.2.36261
در این مقاله، جوابهای سیاهچالهای مجانباً آنتیدوسیتة گرانش جرمدار در حضور میدان الکترومغناطیسی غیرخطی نظریه توانی ناوردای ماکسول، در ابعاد دلخواه، بررسی و کُنش اقلیدسی متناظر با این جوابها ارائه میگردد. با استفاده از کنش اقلیدسی متناهی، تابع پارش گرانشی در آنسامبل کانونی در تمامی ابعاد محاسبه شده و سپس کمیت-های ترمودینامیکی متناظر با سیاهچالههای توپولوژیکی بدست میآید. با توسعه فضای فاز ترمودینامیکی، یعنی با در نظر گرفتن ثابت کیهانشناسی منفی متناسب با فشار ترمودینامیکی، قانون اول ترمودینامیک و سازگاری آن با رابطه اسمار بررسی میشود. در ادامه، معادله حالت حاکم بر سیاهچالههای توپولوژیکی در این مقاله، جوابهای سیاهچالهای مجانباً پاددوسیتة گرانش جرمدار در حضور میدان الکترومغناطیسی غیرخطی نظریة توانی ناوردای ماکسول، در ابعاد دلخواه، بررسی و کُنش اقلیدسی متناظر با این جوابها ارائه میشود. با استفاده از کنش اقلیدسی متناهی، تابع پارش گرانشی در آنسامبل کانونی در تمامی ابعاد محاسبه شده و سپس کمیتهای ترمودینامیکی متناظر با سیاهچالههای توپولوژیکی به دست میآید. با توسعة فضای فاز ترمودینامیکی، یعنی با در نظر گرفتن ثابت کیهانشناسی منفی متناسب با فشار ترمودینامیکی، قانون اول ترمودینامیک و سازگاری آن با رابطة اسمار بررسی میشود. در ادامه، معادلة حالت حاکم بر سیاهچالههای توپولوژیکی به دست آمده و ثابت میشود که معادلة نقاط بحرانی این سیاهچالهها نشان دهندة گذارفازهای سیاهچالهای مشابه با گذارفازهای واندروالسی، شبه واندروالسی و جامد/مایع/گاز (مرتبط با نقطة سهگانه) در دستگاههای معمول ترمودینامیکی است. به طور ویژه، گذارفاز واندوالسی در ابعادِ ، گذارفاز شبه واندروالسی در ابعادِ و گذارفاز متناظر با نقطة سهگانه، یعنی گذارفاز سیاهچالهای کوچک/متوسط/بزرگ در ابعادِ مشاهده میشوندبه دست آمده و ثابت می-شود که معادلة نقاط بحرانی این سیاهچالهها نشان دهندة گذارفازهای سیاهچالهای مشابه با گذارفازهای واندروالسی، شبه واندروالسی و جامد/مایع/گاز (مرتبط با نقطه سه-گانه) در سیستمهای معمول ترمودینامیکی است. به طور ویژه گذارفاز واندوالسی در ابعادِ 4 و بیشتر ، گذارفاز شبه واندروالسی در ابعادِ 6 و بیشتر و گذارفاز متناظر با نقطه سه-گانه، یعنی گذارفاز سیاهچالهای کوچک/متوسط/بزرگ در ابعادِ 6 و بیشتر مشاهده میشوند.
شیمی سیاهچالهها,گرانش جرمدار,نظریة توانی ناوردای ماکسول
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1618.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1618_ab136081804b86e9a66e068d5bcd043d.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
بررسی ناپایداری موجچگالی و استتار ناخالصی در ساختارهای دو لایهای بر پایة گرافین/ حذف شده
311
321
FA
سیما
رستگار
0000-0002-1331-3490
1. گروه فیزیک، دانشکدة علوم پایه، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز
s.rastegar@azaruniv.ac.ir
سعید
عابدین پور هرزند
2. گروه فیزیک، دانشکدة فیزیک، دانشگاه تحصیلات تکمیلی در علوم پایه زنجان، زنجان
<br /> <strong>( مقاله حذف شده )</strong><br /> در این مقاله، ما به مطالعة ساختارهای دو لایهای پرداخته و اثرات ناپایداری موجچگالی و استتار ناخالصی را در ساختارهای دو لایهای بر پایة گرافین بررسی میکنیم. ما ساختارهای دو لایهای را در نظر میگیریم که حداقل یکی از لایهها از جنس گرافین و لایة دوم میتواند گرافین، گاز الکترونی دو بعدی یا ساختارهای دو بعدی دیگر باشد. تابع دیالکتریک استاتیک ساختارهای دو لایهای را در تقریب فاز تصادفی (RPA) به دست آورده و امکان شکلگیری ناپایداری موجچگالی را با تغییر پارامترهای مختلف سیستم مانند چگالی الکترونی و فاصلة بین لایهها بررسی میکنیم. در این بررسیها ملاحظه میشود که هیچ گونه ناپایداری در ساختارهای دو لایهای شامل ترکیبهای مختلفی از گرافین، گاز الکترونی دو بعدی و گرافین گافدار، مشاهده نمیشود. در ادامه با استفاده از تابع دیالکتریک استاتیک و قرار دادن یک ناخالصی در لایة اول، بررسی میکنیم که این ناخالصی در لایة اول و دوم چگونه استتار میشود
گرافین,ساختارهای دو لایهای,تابع دیالکتریک,تقریب فاز تصادفی,ناپایداری موجچگالی,استتار
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1619.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1619_3eabc2bb6dff1110969631927b6c504b.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
معرفی رویکردی جدید برای مطالعة ضریب کشش سطحی سیستمهای آلفا- هسته با بهرهگیری از برهمکنشهای نوکلئون- نوکلئون وابسته به چگالی
323
341
FA
رضا
قرائی
0000-0003-2256-0028
گروه فیزیک، دانشکدة علوم پایه، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار
r.gharaei@hsu.ac.ir
سارا
محمدی
گروه فیزیک، دانشکدة علوم پایه، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار
mohammadi95.sr@gmail.com
10.47176/ijpr.20.2.38751
بر پایة مدل میکروسکوپی واپیچش- دوگانه (DF) همراه با برهمکنشهای نوکلئون- نوکلئون (NN) وابسته به چگالی (DD) از نوع نیرویهای مؤثر M3Y-Paris (شامل DDM3Y1، CDM3Y4 وBDM3Y1)، مطالعهای را روی ضریب کشش سطحی هستهای γ صورتمندی مجاورت برای گذار ذرة آلفا از حالت پایة 230 هستة مادر با اعداد اتمی 99-61=Z به حالت پایة هستههای دختر متناظر انجام دادهایم. در حقیقت، مقالة حاضر را میتوان تعمیمی بر پژوهش انجام شده توسط قرائی و محمدی در سال 2019 دانست که در آنجا تمرکز تنها برروی یک نسخه از نیروهای M3Y، یعنی CDM3Y6، بوده است. براساس رویکرد معرفی شده در مقالة حاضر تلاش کردهایم تا با تلفیق دو مدل پتانسیل DF و مجاورت ضمن ارائة رویکردی جدید برای محاسبة مقادیر ضریب کشش سطحی γ در واپاشیهای آلفا، به بررسی رفتار ضرایب محاسبه شده برحسب پارامتر عدم تقارن سیستمهای آلفا- هستة انتخابی بپردازیم. نتایج این بررسی فرمولبندی جدیدی را برای ضریب γ پتانسیل مجاورت پیشنهاد میدهد که به طور مستقیم به انتخاب نوع برهمکنشها وابسته است. در فاز دوم محاسبات این مقاله اعتبار فرمول پیشنهاد شده برای ضریب انرژی سطحی را مورد ارزیابی قرار دادیم. برای دستیابی به این هدف، پس از اعمال رابطة پیشنهادی در صورتمندی نسخة اصلی پتانسیل مجاورت، یعنی مدل Prox.77، مقادیر تئوری نیمة عمر را برای تمامی واپاشیهای انتخابی در چارچوب تقریب WKB محاسبه کردهایم. نتایح حاصل از مدلهای اصلاح شدة Prox. New (DDM3Y1)، Prox. New (CDM3Y4) و Prox. New (BDM3Y1) را با مقادیر متناظر تجربی و همچنین آنهایی که از مدل پتانسیل Prox.77 به دست آمدهاند، مقایسه کردهایم. مقایسة صورت گرفته آشکار میسازد که در بین چهار مدل پتانسیل مورد بحث، مدلهای Prox. New (CDM3Y4)، Prox. New (DDM3Y1) به ترتیب کمترین میزان انحراف از دادههای متناظر تجربی را در محدودۀ واپاشیهای انتخابی ارائه میدهند. در مطالعة حاضر، وجود خاصیت لایهای در هستهها و همچنین اعتبار قانون گایگر- نوتال براساس مدلهای اصلاح شدة مجاورت مورد ارزیابی قرار گرفته است. علاوه بر این، نیمه عمرهای حاصل از مدل پیشنهادی Prox. New (CDM3Y4)با فرمولهای تجربی مختلف مقایسه شدهاند. در نهایت نیز نیمه عمرهای واپاشیهای آلفا در محدودة عناصر فوق سنگین با اعداد اتمی Z=117-120 تخمین زده شدهاند.
واپاشیهای آلفا,ضریب انرژی سطحی,برهمکنشهای نوکلئون- نوکلئون وابسته به چگالی,دیدگاه پتانسیل مجاورت,پتانسیل واپیچش- دوگانه
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1620.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1620_ad672e6994f71111e9652d79743e1b88.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
خواص ساختاری و الکترونی نانو خوشههای خالص ژرمانیم و ناخالص آن با یک اتم یوروپیوم: یک مطالعة تابعی چگالی تمام پتانسیل
343
353
FA
فاطمه
بامدادی
1. گروه شیمی، بخش علوم پایه، دانشگاه پیام نور، تهران
fatemebamddai@yahoo.com
فاطمه
آبیار فیروزآبادی
2. گروه مهندسی شیمی، دانشکدة فنی مهندسی، دانشگاه اردکان، اردکان
abyarf@yahoo.com
رضا
بهجت منش اردکانی
1. گروه شیمی، بخش علوم پایه، دانشگاه پیام نور، تهران
reza_b_m_a@yahoo.com
10.47176/ijpr.20.2.21001
در این مقاله، پایداری و خواص ساختاری و الکترونی نانو خوشههای Ge<sub>n</sub> و EuGe<sub>n-</sub><sub>1</sub> با 20 و 15، 12-2=n با استفاده از محاسبات کوانتومی با بستة نرمافزاری FHI-aims بر پایة نظریة تابعی چگالی، بررسی شدهاند، سپس پایدارترین ساختار نانو خوشههای خالص ژرمانیم و ناخالص آن با یوروپیم برای بررسی اولین انرژی یونش با استفاده از روش برهمکنش پیکربندی خوشههای تقارن سازگار انتخاب شد. با بررسی انرژی اتصال برای ساختارهای مختلف هر نانو خوشه، مشخص شد که با افزایش اندازة نانو خوشه، پایداری سیستم به طور کلی افزایش مییابد و پایدارترین ساختارهای نانو خوشههای EuGe<sub>n</sub> به جز 11=n، از جانشین شدن یک اتم Eu به جای یک اتم ژرمانیم در پایدارترین ساختارهای Ge<sub>n+</sub><sub>1</sub> به دست میآید، همچنین در اینجا، شکاف انرژی و اختلاف انرژی دوم (E<sub>2</sub>∆) برای نانو خوشههای پایدار خالص و آلیاژ شده، محاسبه شد. بررسی انرژی اولین یونش و اختلاف انرژی دوم تأیید میکند که خوشههای 7 و 10 اتمی ژرمانیم خالص و همچنین <sub>8</sub>EuGe و <sub>10</sub>EuGe از خوشههای ناخالص، پایدارترین نانو خوشهها هستند.
نانو خوشة ژرمانیم,نرمافزار FHI-aims,پتانسیل کامل,انرژی اولین یونش,اختلاف انرژی دوم,شکاف انرژی
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1621.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1621_fa331b7f5895896a498174496403a3dd.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
بررسی رفتار گرمای ویژة یک گرافن تکلایه
355
363
FA
حمیدرضا
رستگار سدهی
1. گروه فیزیک، دانشگاه جهرم، جهرم
h.rastegar83@yahoo.com
رضا
خرداد
2. گروه فیزیک، دانشکدة علوم، دانشگاه یاسوج، یاسوج
khordad@yu.ac.ir
10.47176/ijpr.20.2.38291
در این مقاله، گرمای ویژة یک گرافن تکلایهای در حضور اثر پولارون بررسی میشود. بدین منظور، در ابتدا الکترونی را در نظر میگیریم که با یک فونون آکوستیکی در سطح گرافن با ناخالصی کولنی قرار دارد. سپس، حالت پایة انرژی این پولارون را با استفاده از روش وردشی و تبدیل یکانی به دست میآوریم. برای محاسبۀ گرمای ویژه در مواد مختلف نظیر سیلیسیم کاربید، اکسید هافنیم، بورن نیترید و اکسید سیلیس از ترمودینامیک نافزونور استفاده میکنیم. تغییرات گرمای ویژه را با پارامتر کولنی، میدان مغناطیسی، دما و بار الکتریکی برای این مواد مورد مطالعه قرار میدهیم.<br />
گرافن,گرمای ویژه,پولارون,آنتروپی سالیس
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1622.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1622_c2614ba3035c18eec007217d2f90ef50.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
اندازه گیری همدوسی فضایی با استفاده از تبدیل فوریه شدت فریزهای پراش از پله یک بعدی در بازتاب
365
371
FA
رسول
عالی پور
1. گروه فیزیک، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز
aalipour@azaruniv.ac.ir
محمدتقی
توسلی
2. دانشکدة فیزیک، دانشگاه تهران، تهران
tavasoli@iasbs.ac.ir
10.47176/ijpr.20.2.37401
در این مقاله روشی جدید برای اندازه گیری همدوسی فضایی باریکه های نوری با استفاده از نقش پراش فرنل تشکیل شده از پله یک بعدی در بازتاب ارائه می شود. تابع همدوسی فضایی از نسبت دامنه تبدیل فوریه توزیع شدت پراش باریکه نور چشمه دلخواه از پله به دامنه تبدیل فوریه توزیع شدت پراش باریکه نور همدوس از پله تعیین می گردد. نقاط قوت این روش امکان بررسی همزمان همبستگی تمام جفت نقاط در یک امتداد، استفاده از چیدمان تجربی بسیار ساده و ارزان، و عدم نیاز به اندازه گیری در بیش از دو نقش پراش است. با استفاده از این روش همدوسی فضایی باریکه های شِل گاوسی به صورت نظری و تجربی بررسی می شود.
همدوسی فضایی,پراش فرنل,پلة فاری,تبدیلات فوریه
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1623.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1623_41c3fa0eca61e58ee5311718f82248c6.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
حسگر حالت جامد نانو میلههای اکسید روی برای تشخیص گاز متان در دمای اتاق
373
382
FA
شه روز
نصیریان
0000-0002-4325-3820
گروه مهندسی برق و پزشکی، دانشگاه علوم و فنون مازندران، بابل
shahruznasirian@ustmb.ac.ir
سعید
کاردر
گروه مهندسی برق و پزشکی، دانشگاه علوم و فنون مازندران، بابل
shahruznasirian@gmail.com
10.47176/ijpr.20.2.35771
در تحقیق حاضر، نانومیلههای اکسید روی (ZnO) توسط روش سادهی هیدروترمال سنتز شده و خصوصیات حسگری گاز متان آنها تحت حجمهای مختلف گاز و رطوبتهای نسبی متفاوت در دمای اتاق مطالعه شده است. خصوصیت یابی نانو میلههای ZnO با استفاده از پراش پرتو (XRD) X و میکروسکوپ الکترونی روبشی اثر میدانی (FE-SEM) بررسی شد. نتایج ایجاد فاز وورتزیت در ساختار شش گوشهای بلورینه شده با معماری متخلخل را نشان داده است. بیشترین پاسخ %1/77 در 15/0 درصد حجمی گاز متان و رطوبت نسبی 30% بدست آمده، اگر چه کمترین پاسخ %2/32 در 037/0 درصد حجمی گاز متان و رطوبت نسبی 90% حاصل شده است. همچنین حداقل زمان پاسخ/زمان باز احیایی برابر با 4/95 ثانیه/ 9/45 ثانیه در غلظت 15/0 درصد حجمی گاز بدست آمده است. حسگر حالت جامد نانومیلههای ZnO پاسخ زیاد و انتخابپذیری مناسبی به حضور گاز متان نسبت به دیگر اجزاء هوا و در شرایط محیطی نشان داده است. در نهایت، به تفضیل ساز و کار حسگری گاز متان در حسگر نانومیلههای ZnO مورد بحث قرار گرفته است.
نانو میلههای اکسید روی,حسگر گاز,گاز متان,دمای اتاق,رطوبت نسبی
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1626.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1626_92d4ece4a4b59510889b00e3459b2b02.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
جریانهای نوری وابسته به اسپین در نانونوارهای آرمچیری TMD
383
392
FA
روح اله
فرقدان
گروه فیزیک ماده چگال، دانشکدة فیزیک، دانشگاه کاشان
rfarghadan@kashanu.ac.ir
ریحانه
عبدی
گروه فیزیک ماده چگال، دانشکدة فیزیک، دانشگاه کاشان
r.abdi1994@gmail.com
10.47176/ijpr.20.2.29912
در این مقاله به بررسی امکان تولید جریان الکتریکی وابسته به اسپین با استفاده از تابش نور بر نانونوار آرمچیری دیکالکوژنید فلزات واسطه میپردازیم. به منظور شبیهسازی جریانهای اسپینی القا شده توسط نور از برهمکنش نور با ماده در مدل تابع گرین غیرتعادلی استفاده میشود. با توجه به جفتشدگی اسپین-مدار ذاتی در ساختار WSe2 و MoSe2 ،WS2 ،MoS2 به عنوان معروفترین ترکیبات دیکالکوژنید فلزات واسطه، جریان الکتریکی نوری وابسته به اسپین بدون نیاز به هیچیک از عوامل مغناطیسی خارجی ایجاد میشود. با اعمال میدان الکتریکی عرضی مناسب میتوان مقدار و محل وقوع قلههای نمودار بازده کوانتومی را تنظیم و جریان الکتریکی نوری وابسته به اسپین را بهینهسازی کرد. جریان الکتریکی نوری با قطبش اسپینی کامل، بازده کوانتومی بالا (تقریبا 50%)، جذب نور در محدودهی وسیعی از طول موج از فرابنفش تا فروسرخ، تفاوت در نتایج اپتیکی با توجه به نوع اسپین حاملهای بار به صورتیکه تمام موارد فوق با اعمال میدان الکتریکی عرضی مناسب قابل تنظیم خواهند بود، بیانگر کارایی بالای آشکارسازهای نوری-اسپینی مبتنی بر دیکالکوژنید فلزات واسطه و اهمیت تلاش برای بهبود بخشیدن به طراحی و عملکرد این نوع از آشکارسازها در زمینهی اپتو-اسپینترونیک میباشند.<br />
اسپین- اپتوالکترونیک,نانونوارهای دیکالکوژنید فلزات واسطه,بازده کوانتومی,قطبش کامل اسپینی
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1627.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1627_41a7fd993534c5d9c09bc565e234c9ba.pdf
انجمن فیزیک ایران
ناشر:
دانشگاه صنعتی اصفهان
مجلۀ پژوهش فیزیک ایران
1682-6957
2345-3664
20
2
2020
08
22
افزایش نسبت سیگنال به نوفه و بازیابی سیگنال در شرایط 1 SNR
393
399
FA
محمد
بخشیان
دانشکدة فیزیک و مهندسی انرژی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران
m-bakhshian@aut.ac.ir
حسین
عباسی
دانشکدة فیزیک و مهندسی انرژی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران
abbasi@aut.ac.ir
10.47176/ijpr.20.2.37731
آشکارسازی سیگنال های ضعیف از جمله مسائل مهم در طیف سنجی است. از مهم ترین پارامترهای این حوزه نسبت سیگنال به نوفه است که تأثیر قابل توجهی در دقت داده های نهایی دارد. در همین راستا یکی از موفقترین راهکارها برای افزایش نسبت سیگنال به نوفه، استفاده از روش مدولاسیون شدت است. در این روش، ابتدا شدت سیگنال اولیه مدوله می شود و پس از ورود به دستگاه طیف سنج، به وسیلة تقویت کنندۀ قفل فازی، دمدوله، تقویت و در نهایت از بین نوفههای مختلف سیگنال مورد نظر بازیابی می شود. شبیه سازی ابزاری بسیار مفید برای این منظور است. شبیه سازی، این امکان را به کاربر می دهد تا پارامترهای مرتبط را در شرایط اولیه مختلف بررسی کند و آنها را بهینه سازد. مقالة حاضر با استفاده از زبان برنامه نویسی گرافیکی لبویو، به طراحی تقویت کنندة قفل فازی اختصاص دارد.
طیفسنجی,نسبت سیگنال به نوفه,مدولاسیون شدت,دمدولاسیون,تقویت کنندة قفل فازی,لبویو
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1628.html
https://ijpr.iut.ac.ir/article_1628_85c2ba4d97a0bd6a372121b1624cf1bd.pdf